قراردادهای نفتی به صورت کلی به سه دسته
امتیازی
مشارکتی
خدماتی
تقسیم می گردد:
قراردادهای امتیازی
قدیمیترین نوع قراردادها، امتیازیاند. در این نوع از قراردادها، واگذاری مخزن و یا میدانی مشخص از سوی دولت میزبان به شرکت بیگانه برای سرمایهگذاری در عملیات، اکتشاف، توسعه، بهرهبرداری و بازاریابی فرآوری نفت و گاز از سوی آن و پرداخت بر بنیان حقالارض یا بهره مالکانه افزون بر درصدی از درآمد خالص به عنوان مالیات به دولت میزبان میباشد.
با توجه به اعتراضاتی که از سوی دولتهای میزبان به ناعدالتی و عدم رعایت تولید صیانتی از سوی شرکتها و صاحبان میزبان در این دسته از قراردادها شد، کمکم شکل این نوع از قراردادها تغییر کرد و عملاً ساختارها و نظامهای نوین امتیازی وارد فضای قراردادهای بینالمللی نفت و گاز گردید.
نظامهای قراردادی
با توجه به اینکه امروزه عملا نظامهای امتیازی جای خود را به نظامهای قراردادی دادهاند و این نظامها در قالبهای گوناگون عمل میکنند در ادامه به معرفی برخی از قالبهای نظامهای قراردادی اشاره میشود.
قراردادهای مشارکتی
این نوع قراردادها به دو دسته تقسیم میشوند که عبارتند از:
مشارکت در تولید
این نمونه از پیماننامهها از دهه 1960 رایج گردید و مورد استقبال برخی از کشورهای نفتی قرار گرفت. در این قراردادها، نفت و گاز تولید شده میان دولت و شرکت سرمایهگذار تقسیم شده، حقوق مالکانه متعلق به دولت است، لیکن به واسطه مشارکت دولت میزبان از طریق شرکت ملی نفت در زمینه مدیریت عملیات با شرکت سرمایهگذار در پیوند است.
این نوع از قراردادها، شرکت خارجی را متعهد به پرداخت مالیات و در برخی موارد بهرهمالکانه، آموزش نیروی انسانی و مشارکت دولت میزبان مینماید.
قراردادهای مشارکت در سرمایه گذاری
در این قراردادها، کشور میزبان و شرکت عامل در سود و خطرپذیری توافقنامههای نفتی سهیم هستند. میزان مشارکت در عقد موافقتنامههای امتیاز متفاوت است در نتیجه دولت به مثابه شریک در تولیدی که بر اساس قرارداد انجام میشود، سهیم است.
سهم هزینه دولت به شیوهای مستقیم و یا اختصاص بخشی از سهم تولید خواهد بود که به شرکت نفتی پرداخت میشود. در این قراردادها، دولت میزبان افزون بر مالیات، درصدی از سود واقعی را نیز به خود اختصاص میدهد.
قراردادهای صرفا خدماتی
این دسته از قراردادها در فعالیتهای اکتشافی کاربرد ندارد و تنها در تلاشهای تولید مورد بهرهبرداری قرار میگیرند. پاداش این قراردادها نقدی است و بهای مقطوع و مشخصی دارد. با این همه، گاه به منظور افزون نمودن انگیزه سرمایهگذار بیگانه در ارائه خدمات بهتر، امتیازاتی مانند خرید قسمتی از تولید اعطا میشود. نوع ساده آن، به صورت حقالزحمه مقطع برای ارائه خدمات مشخص است و بابت دریافت کمکهای فنی به کشور میزبان هیچ سهمی از نفت خام تولیدی پیشبینی نشده است.
قراردادهای ریسکی خدمت
این نوع قراردادها، عموما در کشف میادین نفت و گاز کاربرد دارند، اصولا ماهیت این نوع قراردادها به گونهای است که مسائلی چون مالیات و بهره مالکانه کمتر مورد توجه طرفین قرار میگیرد. در صورتی که کشفی صورت نپذیرد، قرارداد به خودی خود منتفی است. لیکن در صورت کشف نفت یا گاز، شرکت ملزم است که آن را به مرحله تولید برساند.
به هر تقدیر، کل تولید در اختیار کشور میزبان قرار خواهد گرفت و شرکت عامل طبق شرایط قرارداد یا از مبلغی مقطوع به عنوان بازپرداخت سرمایه به همراه نرخ بهره و خطرپذیری برخوردار خواهد شد و یا بر اساس درآمد حاصل از میزان نفت تولید شده پس از کسر مالیات سهم خواهد برد.
قراردادهای بیع متقابل ( buy back )
در قراردادهای خدماتی بیع متقابل، شرکت سرمایهگذار بیگانه، تمامی وجوه سرمایهگذار مانند نصب تجهیزات، راهاندازی و انتقال تکنولوژی را برعهده میگیرد. و پس از راهاندازی پروژه، آن را به کشور میزبان واگذار میکند. بازگشت سرمایه و نیز سود سرمایه شرکت، از طریق دریافت محصولات تولیدی انجام میگیرد.
ماهیت ویژه بیع متقابل نفتی
برخی از حقوقدانان ایرانی معاملات buy back را به تهاتر تولیدی و برخی به توافق باز خرید محصول ترجمه کرده اند لیکن در متون قانونی ، این قرارداد بعنوان بیع متقابل شناخته و تعریف شده است .
تهاتر تولیدی ، معامله طویل المدتی است که بموجب آن یک کارخانه کامل با تجهیزات و تکنولوژی و نصب فروخته می شود و خریدار متقابلا" تعهد می کند بهای کارخانه را بصورت تولیدات حاصله در اختیار فروشنده قرار دهد .
از آنجا که بیع متقابل در برگیرنده دو قرارداد اصلی است ، کمیسیون اقتصادی ملل متحد در تعریف آن بیان نموده است : " در این نوع قرارداد ، موضوع قرارداد اولیه : ماشین آلات و تجهیزات ، امکانات ، دانش و یا همکاری فنی است که برای تامین امکانات تولید به خریدار ارائه خواهد گردید ، و سپس طرفین توافق می کنند که فروشنده در پایان ، محصولات تولید شده را ، بوسیله امکانات تولیدی از خریدار اولیه خریداری نماید . "
شیوه بیع متقابل در ایران برای توسعه میادین نفتی ، از طریق قراردادهایی اجرا می شود که بموجب آنها شرکتهای نفتی خارجی متعهد به تامین سرمایه و اجرای عملیات توسعه در رابطه بایک میدان نفتی یا گازی می باشند . و در مقابل ، شرکت ملی نفت ایران باز پرداخت شرکت نفتی خارجی را از طریق فروش مستقیم نفت وگاز اختصاص یافته به آن به طرفهای ثالث ، متقبل می گردد .
ویژگی های بیع متقابل ( buy back )
در واقع قراردادهای بیع متقابل از دو قرارداد مجزا تشکیل می شود .در قرارداد نخست فروشنده یا صادرکننده متعهد می شود که امکانات تولید (کارخانه ومعدن و... ) را فراهم کرده و در قبال آن بهای فروش تجهیزات وکارخانه وتکنولوژی را بصورت بخشی از محصولات همان کارخانه وامکانات سرمایه گذاری شده ، دریافت دارد و در قرارداد دوم قرارداد بازخرید محصول ناشی از همان امکانات وتکنولوژی می باشد . این دو قرارداد بوسیله یک پروتکل به هم مربوط می شوند.
چنانچه موضوع بیع متقابل توسعه استخراج و بهره برداری از یک میدان نفت وگاز باشد ، نفت وگازی که متعاقب فرآیند توسعه و استخراج و تصفیه بدست می آید از سوی صادرکننده اصلی باز خرید می شود . لیکن اگر در بیع متقابل موافقت شود تا متقابلا" کالاهایی خریداری شود که با صادرات کالاها و خدمات اصلی ارتباط تولیدی نداشته باشد ، در اینصورت قرارداد مزبور قرارداد خرید متقابل است نه بیع متقابل.
بلند مدت بودن قراردادهای بیع متقابل از جمله ویژگی های آنست که می تواند از 5 سال تا 20 سال ادامه یابد . و سنگین بودن حجم عوضین قراردادهای بیع متقابل ویژگی دیگری است .
شرکت پیمانکار وظیفه تامین همه سرمایه موردنیاز عملیات اکتشاف، توسعه، نوسازی و بازسازی میادین را برعهده دارد.
کلیه مخارج و هزینههایی که پیمانکاران متحمل میشوند، به همراه اصل سرمایه و سود توافقشده، از محل درآمد حاصل از فروش نفت یا گاز تعیین شده در پروژه بازپرداخت خواهد شد.
پس از پایان دوره عملیات اجرایی پروژه (راهاندازی و شروع تولید)، کشور میزبان کنترل عملیات را بر عهده خواهد گرفت و مسئول تامین هزینه عملیات جاری خواهد بود.
پیمانکار در این سرمایهگذاری، فاقد سهم مالکیت خواهد بود، زیرا سود سرمایه به همراه اصل آن به وی پرداخت میشود. به علاوه در مورد عملیات اجرایی، پاداش (حقالزحمه) مورد توافق، به وی پرداخت خواهد شد.
در مجموع، پیمانکار وظیفه تامین مالی طرح(به صورت کامل)، مسئولیت اجرا و مهندسی، مسئولیت سفارشات، ساخت و نصب، درخواست تصویب از کشور میزبان (بوسیله کمیته مشترک مدیریت)، انتقال تکنولوژی، آموزش، راهاندازی و تحویل میدان به کشور میزبان را داراست و کلیه مراحل مذکور تحت نظارت فنی و مالی کشور میزبان صورت میگیرد. انعطافپذیری این قراردادها سبب اقبال کشورهای میزبان دارای ذخایر نفت و گاز، نسبت به آنها شده است.
قراردادهای جدید نفتی Iranian PetroleumContract موسوم به IPC
اکتشاف، تولید، توسعه، بهره بردای و فروش نفت و مالکیت مخازن به مدت معلوم به عهده طرف خارجی خواهد بود. درصد توافق محصول از آن شرکتهای خارجی خواهد بود.