انواع نکاح
در قانون ایران ما دو نوع عقد نکاح داریم:
۱.نکاح دائم
۲.نکاح منقطع
نکاح دائم
عقد دائم آن است که در آن مدتى براى عقد نباشد، انحلال عقد دائم با طلاق یا فسخ صورت میگیرد.
طبق ماده49 لایحه حمایت خانواده چنانچه مردی بدون ثبت در دفاتر رسمی به ازدواج دائم، طلاق یا فسخ نکاح اقدام یا پس از رجوع تا یک ماه از ثبت آن خودداری یا در مواردی که ثبت نکاح موقت الزامی است از ثبت آن امتناع کند، ضمن الزام به ثبت واقعه به پرداخت جزای نقدی درجه پنج و یا حبس تعزیری درجه هفت محکوم می شود. این مجازات در مورد مردی که از ثبت انفساخ نکاح و اعلام بطلان نکاح یا طلاق استنکاف کند نیز مقرر است.
نکاح منقطه
عقد منقطع آن است که مدت عقد در آن معین شود، انحلال عقد منقطع با پایان مدت و یا بخشش مدت باقی مانده است.
ماده ۱۰۷۵: نکاح وقتی منقطع است که برای مدت معینی واقع شده باشد.
قانونگذار تحت شرایط خاصی ثبت نکاح موقت را الزامی دانسته است:
طبق ماده 21 لایحه حمایت خانواده نکاح موقت نیز تابع موازین شرعی و مقررات قانون مدنی است و ثبت آن در موارد زیر الزامی است:
1.باردارشدن زوجه
2.توافق طرفین
3.شرط ضمن عقد.
هر یک از این دو نوع نکاح دارای شرایط و اصول خاصی است اما برخی موارد در آنها عمومیت دارد.
طبق ماده ۱۰۳۴ : هر زنی را که خالی از موانع نکاح باشد میتوان خواستگاری نمود اما وعدهی ازدواج ایجاد علقهی زوجیت نمیکند اگر چه تمام یا قسمتی از مهریه که بین طرفین برای موقع ازدواج مقرر گردیده پرداخته شده باشد.
ماده ۱۰۴۱ : عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به سن ۱۳ سال تمام شمسی و پسر قبل از رسیدن به سن ۱۵ سال تمام شمسی را منوط به اذن ولی به شرط رعایت مصلحت با تشخیص دادگاه صالح کرده است.
ماده ۱۰۴۳ : نکاح دختر باکره اگر چه به سن بلوغ رسیده باشد موقوف به اجازهی پدر یا جد پدری او است و هر گاه پدر یا جد پدری بدون علت موجه از دادن اجازه مضایقه کند اجازهی او ساقط و در این صورت دختر میتواند با معرفی کامل مردی که میخواهد با او ازدواج نماید و شرایط نکاح و مهری که بین آنها قرار داده شده پس از اخذ اجازه از دادگاه مدنی خاص به دفتر ازدواج مراجعه و نسبت به ثبت ازدواج اقدام نماید. در صورتی که پدر یا جد پدری در محل حاضر نباشد و استیذان از آنها نیز عادتاً غیرممکن بوده و دختر نیز احتیاج به ازدواج داشته باشد، وی میتواند اقدام به ازدواج نماید البته ثبت این ازدواج در دفترخانه منوط به احراز موارد فوق در دادگاه مدنی خاص میباشد.
ماده ۱۰۴۵: نکاح با اقارب نسبی ذیل ممنوع است اگر چه قرابت، حاصل از شبهه یا زنا باشد:
۱.نکاح با پدر و اجداد و با مادر و جدات هر قدر که بالا برود؛
۲.نکاح با اولاد هر قدر که پایین برود؛
۳.نکاح با برادر و خواهر و اولاد آنها تا هر قدر که پایین برود؛
۴.نکاح با عمات و خالات خود و عمات و خالات پدر و مادر و اجداد و جدات.
ماده ۱۰۴۶: قرابت رضاعی از حیث حرمت نکاح در حکم قرابت نسبی است مشروط بر این که:
اولاً- شیر زن از حمل مشروع حاصل شده باشد؛
ثانیاً- شیر مستقیماً از پستان مکیده شده باشد؛
ثالثاً- طفل لااقل یک شبانهروز و یا ۱۵ دفعه متوالی شیر کامل خورده باشد بدون این که در بین، غذای دیگر یا شیر زن دیگر را بخورد؛
رابعاً- شیرخوردن طفل قبل از تمام شدن دو سال از تولد او باشد؛
خامساً- مقدار شیری که طفل خورده است از یک زن و از یک شوهر باشد. بنابراین اگر طفل در شبانهروز مقداری از شیر یک زن و مقداری از شیرزن دیگر بخورد موجب حرمت نمیشود اگر چه شوهر آن دو زن یکی باشد و همچنین اگر یک زن، یک دختر و یک پسر رضاعی داشته باشد که هر یک را از شیر متعلق به شوهر دیگر شیر داده باشد آن پسر و یا آن دختر برادر و خواهر رضاعی نبوده و ازدواج بین آنها از این حیث ممنوع نمیباشد.
ماده ۱۰۴۷: نکاح بین اشخاص ذیل به واسطهی مصاهره ممنوع دائمی است:
۱.بین مرد و مادر و جدات زن او از هر درجه که باشد اعم ازنسبی و رضاعی؛
۲.بین مرد و زنی که سابقاً زن پدر و یا زن یکی از اجداد یا زن پسر یا زن یکی از احفاد او بوده است هر چند قرابت رضاعی باشد؛
۳. بین مرد با اناث از اولاد زن از هر درجه که باشد ولو رضاعی مشروط بر این که بین زن و شوهر زناشویی واقع شده باشد.
ماده ۱۰۴۸: جمع بین دو خواهر ممنوع است اگر چه به عقد منقطع باشد.
ماده ۱۰۴۹: هیچ کس نمیتواند دختر برادر زن و یا دختر خواهر زن خود را بگیرد مگر با اجازهی زن خود.
ماده ۱۰۵۰: هر کس زن شوهردار را با علم به وجود علقهی زوجیت و حرمت نکاح و یا زنی را که در عده طلاق یا در عده وفات است با علم به عده و حرمت نکاح برای خود عقد کند عقد باطل و آن زن مطلقاٌ بر آن شخص حرام مؤبد میشود.
ماده ۱۰۵۱: حکم مذکور در مادهی فوق در موردی نیز جاری است که عقد از روی جهل به تمام یا یکی از امور مذکوره فوق بوده و نزدیکی هم واقع شده باشد. در صورت جهل و عدم وقوع نزدیکی عقد باطل ولی حرمت ابدی حاصل نمیشود.
ماده ۱۰۵۲: تفریقی که با لعان حاصل میشود موجب حرمت ابدی است.
ماده ۱۰۵۳: عقد در حال احرام باطل است و با علم به حرمت موجب حرمت ابدی است.
ماده ۱۰۵۴: زنای با زن شوهردار یا زنی که در عدهی رجعیه است موجب حرمت ابدی است.
ماده ۱۰۵۵: نزدیکی به شبهه و زنا اگر سابق بر نکاح باشد از حیث مانعیت نکاح در حکم نزدیکی با نکاح صحیح است ولی مبطل نکاح سابق نیست.
ماده ۱۰۵۶: اگر کسی با پسری عمل شنیع کند نمیتواند مادر یا خواهر یا دختر او را تزویج کند.
ماده ۱۰۵۷: زنی که سه مرتبه متوالی زوجهی یک نفر بوده و مطلقه شده بر آن مرد حرام میشود مگر این که به عقد دائم به زوجیت مرد دیگری در آمده و پس از وقوع نزدیکی با او به واسطهی طلاق یا فسخ یا فوت، فراق حاصل شده باشد.
ماده ۱۰۵۸: زن هر شخصی که به نه طلاق که شش تای آنها عدی است مطلقه شده باشد بر آن شخص حرام مؤبد میشود.
ماده ۱۰۵۹: نکاح مسلمه با غیرمسلم جایز نیست.
ماده ۱۰۶۰: ازدواج زن ایرانی با تبعهی خارجه در مواردی هم که مانع قانونی ندارد موکول به اجازهی مخصوص از طرف دولت است.
ماده ۱۰۶۱: دولت میتواند ازدواج بعضی از مستخدمین و مأمورین رسمی و محصلین دولتی را با زنی که تبعه خارجه باشد موکول به اجازهی مخصوص نماید.
شرایط صحت نکاح
ماده ۱۰۶۲: نکاح واقع میشود به ایجاب و قبول به الفاظی که صریحاً دلالت بر قصد ازدواج نماید.
ماده ۱۰۶۳: ایجاب و قبول ممکن است از طرف خود مرد و زن صادر شود یا از طرف اشخاصی که قانوناً حق عقد دارند.
ماده ۱۰۶۴: عاقد باید عاقل و بالغ و قاصد باشد.
ماده ۱۰۶۵: توالی عرفی ایجاب و قبول شرط صحت عقد است.
ماده ۱۰۶۶: هر گاه یکی از متعاقدین یا هر دو لال باشند عقد به اشاره از طرف لال نیز واقع میشود مشروط بر این که به طور وضوح حاکی از انشای عقد باشد.
ماده ۱۰۶۷: تعیین زن و شوهر به نحوی که برای هیچ یک از طرفین در شخص طرف دیگر شبهه نباشد شرط صحت نکاح است.
ماده ۱۰۶۸: تعلیق در عقد موجب بطلان است.
ماده ۱۰۶۹: شرط خیار فسخ نسبت به عقد نکاح باطل است ولی در نکاح دائم شرط خیار نسبت به صداق جایز است مشروط بر این که مدت آن معین باشد و بعد از فسخ مثل آن است که اصلاً مهر ذکر نشده است.
ماده ۱۰۷۰: رضای زوجین شرط نفوذ عقد است و هر گاه مکره بعد از زوال کره، عقد را اجازه کند نافذ است مگر این که اکراه به درجهای بوده که عاقد فاقد قصد باشد.
وکالت در نکاح
زن و مرد می توانند برای اجرای صیغه عقد به شخص دیگری وکالت بدهند. زن ممکن است به یکی از صورت های ذیل به وکیل وکالت دهد:
الف) به صورت مقیّد؛
ب) به صورت مطلق؛ وکالت مطلق برای ازدواج نیز مقیّد به رعایت مصلحت موکل است؛
د) با اذن صریح.
اگر وکیل خارج از اختیاات خود عمل کند ، عقد فضولی بوده و منوط به قبول طرف یا طرفین میباشد.
مرجع صالح برای رسیدگی به دعاوی راجع به نکاح همان دادگاه خانواده است.